عشق یعنی درد یعنی گم شدن پیدا شدن ساکن قربت شدن صد عقده در دل وا شدن. عشق یعنی جمع دل تقسیم خوبیها سپس در آنطرفتر در دو راه ییها زهم منها شدن. عشق یعنی رقص با آتش سرا پا سوختن ساختن. در هم شکستن پیش گل رسوا شدن